۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

اضطراب کاملا منو از پا انداخته. یعنی دیگه رسما هیچ کاری پیش نمیره. یا خوابم یا دارم دور خودم می پیچم و از این شاخه به اون شاخه می پرم. وقتی هم برام نمونده. مگه اینکه به قول این استاده معجزه بشه تو این چند روز. یه گروه داورهم دارم یکی از یکی سخت گیرتر. به هر حال الآن کاریش نمیشه کرد. فقط باید بچسبم به کار و اونی که می تونم را انجام بدم. فکر می کنم تنها راهی که برام مونده اینه که خودم را راضی کنم. داوران که راضی شدنی نیستند احتمالا.

۴ نظر:

jeerjeerak گفت...

Calm down. There's only one person who knows all the flaws of the work and it's you. Relax. And just gather whatever you have done so far and make a nice presentation.

... گفت...

مرسی دوستم از دلگرمی و توصیه های خوبت.

Reza Mahani گفت...

A little nervousness increases performance :))

Unknown گفت...

فعلا که بیشتر یکمی استرسه و بیشتر فلج کننده است تا کمک کننده.