۱۳۸۷ تیر ۲۵, سه‌شنبه

حدود یک ماه پیش، پدر بزرگم از دنیا رفت با اینکه یه جورایی منتظر شنیدن این خبر بودم، لال شدم بعدش آخه من از این ور دنیا زنگ بزنم بگم تسلیت میگم؟ چه تسلی خاطری ایجاد می کنه این تسلیت گفتن من؟
امروز زنگ زدم بالاخره، با مامان بزرگ گلم حرف زدم و با هم یکم گریه کردیم دلم خیلی تنگ شد برای این رابطه هایی که خیلی خاصندو کسی وظیفه ی تو نمی دونه که زنگ بزنی و فلان آداب را به جا بیاری