۱۳۸۷ مرداد ۱۴, دوشنبه

هستم اگر میروم

خیلی وقته که چیزی ننوشتم یعنی تازه داشتم راه می افتادم توی نوشتن که دچار لالی شدم بعد از رفتن پدربزرگم و یادآوری اینکه چقدر دورم....
تابستان شلوغی بود با پروژه ی درسی و پروژه ی نوسازی خونه دیگه جای تکون خوردن نمونده برامون همه ی اینا خوبه وقتی سرم شلوغه حالم خیلی بهتره

هیچ نظری موجود نیست: