۱۳۹۰ بهمن ۵, چهارشنبه

روزهام

گاهی روزها احساس می کنم که حاصل زندگیم یه تو گوشی محکم بوده، سیلی محکم واقعیت  به همه ی خوش باوری بچه گانه و سهل انگارانه ی من.

گاهی روزها زندگی هست، جریان داره و من کنار ساحل رودخانه نشسته ام و نگاه می کنم به روزمره گیها و رویاها و دردها، همه با هم و همزمان در من  جریان دارند.نگاه می کنم به زندگی با شکلهای گوناگوناگش و با رنگهاش. باور می کنم که شادی یک تصمیم است، علیرغم همه ی  آنچه که در پیرامون ما می گذرد، با وجود همه ی اشتباه ها و درد ها و شکستها، منم که تصمیم می گیرم سرم را بالا بیاورم یانه، لبخند بزنم یا نه و شادی را انتخاب کنم یا نه. شادی انتخاب ماندگاری نیست، انتخاب آگاهانه ی لحظه به لحظه است.

هیچ نظری موجود نیست: