۱۳۸۷ خرداد ۲۲, چهارشنبه

باشد که اراده ی تو در من امروز انجام پذیرد.

روزها تندتند می گذرند. خوب درس خوندم. رضایت از خودم را تجربه کردم. امتحان دادم و نتیجه گرفتم. از خودم خوشحالم. جایی هستم که یکسال و نیم پیش آرزوم بود و این خوشحالم می کنه. تمام روزهای این یکسال به خودم یادآوری کردم که علیرغم همه ی دلتنگی ها و دوری ها جایی هستم که می خواستم و باید تلاش کنم.

چیزهایی هست که باید شخصا بهشون برسی. اسمشون را بذاریم دستاوردهای فردی. من مدتها بود که دستاورد فردی خوشحال کننده ای نداشتم. حالا دارم و باهاش خوشحالم. حالا چیزهایی هست که می خوام بهشون برسم. می خوام کشفشون کنم. جایگاهی هست که می خوام داشته باشمش. دلم می خواد با افتخار از خودم حرف بزنم. جاه طلب شده ام.

گفتم که روزها تندتند می گذرند. تابستان شلوغی دارم. پروژه ی کوچکی که آغاز یه یه کار بزرگه. استاد خوبی دارم که آرزوهای بزرگ منو تقویت می کنه. نه بیشتر از اینه! راهم می اندازه که آرزوهای بزرگ داشته باشم.

خدای بزرگ مهربان! ممنونم.

هیچ نظری موجود نیست: